آشنا

آخرین نظرات
  • ۲۹ آبان ۹۴، ۰۱:۳۷ - ناشناس
    :-)
  • ۹ مهر ۹۴، ۰۰:۵۸ - احمدرضا عابدین پور
    !
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۴، ۱۱:۲۲ - آبی آسمانی
    :)
  • ۱۷ اسفند ۹۳، ۱۳:۳۸ - آبی آسمانی
    :)

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

اولین عرفه ای ک توانستم بیشترین زمان را در آن باشم؛ حالا استفاده اش ب کنار!

اول دبیرستان با اینکه مدرسه رهپویان بودیم نگذاشتن برویم مراسم کانون!

دوم هنرستان، سر عمر هویزه بودیم ولی همه مسئولین دیب دمینی1 بودن!

سوم هنرستان، هم که مفصل است! ای بابا

پارسال ک گفتیم دانشجو شدیم سر عمر ؛ یه استاد زبون نفهم «مَرَضی» نگذاشت بیایم!

اما امسال هر گونه که شده بود رساندم خودم را به دعوتش !

خدا شاهد است 110 کمتر نمیشد سرعت ماشین !

کمتر از 7 دقیقه به طول میکشید مسیری که حالت عادی خودم 15 دقیقه رکورد داشتم!


خلاصه این حرف ها بعض روضه اول جوری در گلویم مانده بود ک نمی توانستم آب دهنم را غورت بدهم !

هـــــــــی ؛ خداــــــ

----------

+ ادامه پست قبلی ---> شعبه جدید افتتاح شد .


---------

1- سیب زمینی؛ به موجودی که بی غیرت است لقب میدهند ! اما در این جاهم کار برد دارد!